Ø وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ آیَاتٍ مُبَیِّنَاتٍ وَمَثَلا مِنَ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ.(34) نور
خداوند یگانه در این آیه کریمه می فرماید که همانا ما آیات روشن را به سوی شما مومنین فرو فرستادیم و نیز مثلی از کسانی که پیش از شما بودند؛ که همانا این ها یک پندی برای پرهیزگاران است. یعنی این پرهیزگارانِ از انجام هر گونه مفسده ها و فحشاها هستند که از این آیات روشن الهی پند می گیرند و آن را چراغ راه خود برای پاکیزگی و طی کمال به لطف خداوندی قرار می دهند و نه جز آن.
باری؛ به نوعی می توان گفت که منظور از این آیات مبینات؛ بازگشت به همان بخش اخیر آیه نخست این سوره مبارکه است که خداوند یکتا فرمود در این سوره که آن را فرو فرستادیم و واجبش ساختیم برای این است که مومنین یادآور آن شوند و البته که از این آیات روشن پند گیرند و پرهیزگاری را پیشه خود نمایند. و از انجام گناهان کبیره ای که اقوام پیشین انجام دادند و به خاطر همین ستمگری ها بر خودشان علیرغم اینکه برایشان رسولان و آیات الهی آمد؛ مورد عذاب خدا قرار گرفتند و شرح تمام آنها در آیات قرآن آمده است بپرهیزند که برای خدای یکتا کاری ندارد که یک قوم بد کار را ببرد و یک قوم نیکوکار و مومن را به جایش بیاورد که همانا نمونه های این اقوام که به گرد گناهان بزرگ فحشا و فساد گونه گشتند و مورد عذاب خدا واقع شدند یکی قوم ثمود به خاطر این بود که در انجام گناهان و کارهای بد، بر نیکی ها پیشی گرفته بودند : « وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذَا هُمْ فَرِیقَانِ یَخْتَصِمُونَ (45 )قَالَ یَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّیِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْلا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ [1](46 ) نمل با توجه به آیات 47-53.[2]» و دیگری قوم لوط که امر ازدواج با زنان را وا نهاده و همجنس بازی را به عنوان نوعی از فحشا برگزیده بودند و لذا به خاطر این گناه کبیره مورد عذاب خداوندی واقع شدند و تنها این حضرت لوط و اهلش به جز همسرش بودند که از عذاب خدا به عنوان مومنین رهایی یافتند. و تمام این ها یعنی اینکه آنچه مرتبط با این اقوام در قرآن آمده و آنها به خاطر انجام شان علیرغم فرستادن رسولان برایشان مورد خشم خدا قرار گرفتند؛ بدین خاطر بوده که آنان گناهان کبیره انجام می داده اند و لذا مومنین باید از آنها بپرهیزند، خواه شرک باشد یا فحشا یا استکبار یا کم فروشی و .... البته داستان این دو قوم و دیگر اقوام در سوره های گوناگون قرآن کریم آمده است که در این جا به آیات سوره نمل برای رساندن مطلب استناد و بسنده شد: «وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ (54 )أَئِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (55 ) فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یَتَطَهَّرُونَ (56 )فَأَنْجَیْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَاهَا مِنَ الْغَابِرِینَ (57 )وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ مَطَرًا فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ (58 )قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِینَ اصْطَفَى آللَّهُ خَیْرٌ أَمَّا یُشْرِکُونَ (59 ) نمل ».
نتیجه تا اینجا اینکه آنچه که از آیه های 2- 33 این سوره یعنی نور بر می آید این می باشد که خدای یکتا به روشنی بیان می فرماید که مومنین، هم باید از فحشایی همچون زنا به دور باشند و هم آنچه را که باعث می شود مرتبط با احکام دین بدانند و مراعات نمایند را برابر این آیات روشن بیاموزند و به کار ببندند و به دیگران بیاموزانند. اما نکته ی دیگر از این آیات روشن اینکه آنچه که باعث می شود تا مومنین پاکیزه بمانند و خدای یکتا بیش از پیش آنان را پاکیزه بدارد و به عنوان یک خیری برایشان باشد و همچنان برخوردار از فضل و رحمت الهی باشند، این است که برابر آیات 22- 33 این سوره عمل نمایند؛ و روشن است که در غیر این صورت و در صورت تخلف از این آیات، آنان از کسانی خواهند بود که مصداق بخش نخست آیه ی 21 این سوره هستند مبنی بر اینکه چنین گروهی پیروی وسوسه ها و گامهای شیطان را کرده اند به نحوی که پایان کارشان رو به سوی فحشا و منکر رفتن بوده است.
[1] - این بخش از این آیه کریمه می رساند که تنها باید از خدای یکتا از گناهان آمرزش خواست و نه کسی جز او، زیرا که این تنها او است که بسیار آمرزنده مهربان است و در صورت آمرزش خواستن؛ بر بندگان گناهکارش رحم می کند و بر وفور نعمت هایش بر آنان می افزاید.
[2]- البته باید دانست که گناهکاران این قوم مورد عذاب خدای یکتا واقع شدند اما تنها این مومنین از متقین این قوم بودند که به همراه حضرت صالح از این عذاب رهایی یافتند و این بدان معناست که مومنین باید در ضمن ایمان؛ تقوای الهی هم داشته باشند و از انجام کارهای بد همچون مکر و نیرنگ و اسراف در کارها و شتاب در انجام بدیها پیش از خوبی ها و ... بپرهیزند و فکر نکنند همین که می گویند مومنیم پس مجاز به هر کاری از بدها نیز هستند. به عبارت دیگر باید در مومن بودن به تمام اجزای آن همچون ایمان به خدا و سرای دیگر و فرشتگان و پیامبران خدا و آیات و کتابهایش و هر آنچه که خداوند یگانه بدان به عنوان ایمان دستور داده باور داشت و پایبند بود و ضمن تمام این ها از متقین نیز بود یعنی از انجام کارهای بد نیز پرهیز نمود که همانا قوم ثمود به خاطر اینکه در انجام کارهای بد که انواعی از دروغ و پیمان شکنی و دسیسه چینی و ... می تواند باشد، بر کارهای خوب پیشی گرفته بودند لذا خدای یکتا بر آنان حضرت صالح را که از خودشان بود را فرستاد و چون باز به حرف او گوش ندادند پس مورد عذاب او واقع شدند و تمام این ها بدان معناست که سنت خداوند یگانه بر این است که هیچ قومی را به خاطر زیاده روی هایش در گناهان عذاب و هلاک نمی کند تا آنکه رسولی و بیم دهنده ای را برایشان بفرستد تا آیاتش را که تمامن در قرآن کریم است بر آن قوم یا امت گناهکار بخواند و اتمام حجت نماید که اگر ایمان نیاوردند و اصلاح نکردند آن گاه است که قوم ستمکار را نابود می گرداند و قومی دیگر را به جای آنان می آورد و تمام این ها برای او بسیار آسان و او بر تمام اینها تواناست. پس همان بهتر که از مومنینی که پرهیزگارند باشیم تا موجبات رهایی مان نیز در دنیا و آخرت به لطف حضرتش فراهم شود. ان شاءالله.: « فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ مَکْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِینَ (51 )فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خَاوِیَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (52 )وَأَنْجَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ (53 )نملبا توجه به آیات 45-50» .